اوکامی

گرگ نوشت ...

اوکامی

گرگ نوشت ...

اوکامی

سکوت را دوست دارم

شاید مرهمی باشد

مرهم برای زخمی که از آن می نالم

دوست دارم همه جا سیاه باشد

من سیاه را دوست دارم

من یک رنگی را دوست دارم

حتی اگر سیاه باشد ;

همیشه سایه بودم

ولی شاید این بار

در این سیاهیُ سکوت

خودم باشم . . .

شاید . . .


ŌKAMI
( 狼 )

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حبیب محبیان» ثبت شده است

بهترین دوست

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۳۸ ب.ظ


از وقتى که به یاد دارم؛ گیتار ١٢ سیم حبیب، یار و همراه همیشگى او بوده و هست.

حبیب بعد از انقلاب تا سال ١٣٦٢ (١٩٨٣ میلادى) در ایران زندگى کرد اما پس از جست و جوى بى نتیجه اش براى کار تصمیم گرفت از ایران خارج شود زیرا تنها کارى که در آن مهارت داشت (آهنگسازى و خواندن) در آن روزها در ایران جرم محسوب مى شد. در ابتدا براى حفظ بقاى گیتارش آن را (به صورت غیرقانونى) از ایران خارج کرد و چند ماه پس از آن، خودش هم به دنبال او هجرت کرد. هجرتى پر ماجرا که از ایران شروع شد و با گذر از ترکیه و ایتالیا به آمریکا ختم شد. آن ها سال ها با هم زندگى کردند، اشک ریختند و براى بیان این لحظات آثار ماندگارى خلق کردند.
و حالا شش سال است که با هم به ایران برگشته اند. هنوز هم تنها و غمگین، دل از همه گسسته اند... هنوز مى سازند... هنوز مى نوازند...

نگذاریم بار دیگر کوله بار ببندند...