پارو بزن

پارو بزن ، پارو بزن قایقت را
به آرامی ، در مسیر رودخانه
شاد و بی خیال
که زندگی رویایی بیش نیست.
پارو بزن ، پارو بزن قایقت را
از میان فاضلاب های سمی
شاد و بی خیال
با لبخند .
پارو بزن ، پارو بزن قایقت را
به آرامی ، در مسیر رودخانه
وبه مواد شیمیایی
که آب را به رنگ سبز در می آورند ، نگاه کن .
پارو بزن ، پارو بزن قایقت را
از میان روغن های ریخته
شاد وبی خیال
به راستی ، خوش نمی گذرد؟
پارو بزن ، پارو بزن قایقت را
به آرامی ، درمسیر لجن زار
وبه ماهی های کوچک
که می میرند و روی آب شناور می شوند ، نگاه کن .
پارو می زنیم ، پارو ، پارو ، پارو
شاد و بی خیال ، از میان روغن های ریخته
لاستیک های کهنه ، مفتول های زنگ زده
قوطی های آبجو، ظرف های کیک
فنجان های پلاستیکی و ورقه های آلومینیومی .
ما فقط پارو می زنیم ، پارو می زنیم قایقمان را
به آرامی ، از میان پلیدی ها .
و هیچ کس ، هیچ کس ، هیچ کس ، هیچ کس
حتی ذره ای به این موضوع اهمیت نمی دهد .
پارو بزن ، پارو بزن قایقت را
به آرامی ، در مسیر رودخانه
شاد و بی خیال
که زندگی رویایی بیش نیست .
" شل سیلور استاین "