کبوتر

گٌنبدت ضرب المثل های مرا تغییر داد

هرکه بامش بیش،برفش نه،کبوتر بیشتر...

سالمند

میگفت:

من چهار فرزندم را تنها در اتاقِ منزل کوچکم بزرگ کردم

اکنون آنها ...

در چهار منزل بزرگِ خود برای من یک اتاق کوچک هم ندارند...

آغوش

زنها را باید اهسته در آغوش کشید

آنها در زندگی آنقدر برای رسیدن به

عشق انتظار کشیده اند

که تمام تنهایی های

تن شان ترک برداشته است...

سلامتی پدر

سلامتی پدری که ساقی نبود

اما برا سلامتی بچه هاش صبح تا شب عرق میریخت

زخم تبر

ما زخم ترین شاخه ی این جنگل خشکیم

تیغ و تبری نیست که ما را نشِناسد !

مترسک تنها

 اوج تنهایی را زمانی فهمیدم که

مترسک به کلاغ گفت :

هرچقدر دوست داری نوکم بزن ولی "تنهام" نزار

تو زن ها را نمیشناسی...

تو زن ها را نمیشناسی...
آنها یک حافظه عجیب برای نگهداری وقایع عاشقانه دارند
هیچکدام از حرف هایت یادشان نمیرود حتی می توانی تشریح لحظه ای را که با یک جمله ات دلشان شکست با جزییات دقیق، دو سال بعد از دهانشان بشنوی...
وعده ها و قول هایت را طوری یادشان می ماند که هیچ رقمه نتوانی زیرش بزنی...
ساعت و روز دقیق اولین دوستت دارم گفتنت لباسی که در اولین قرار ملاقاتتان به تن داشتی لرزش انگشتانت وقتی برای اولین بار دستشان را گرفتی حالت چشم هایت وقتی اولین دروغ را از تو شنیدند...
حتی به راحتی می توانند بگویند فلان دروغ را فلان روز گفته ای و واقعیت ماجرا را از خودت بهتر توضیح میدهند...
می دانی زن ها موجوداتی هستند که در عمق رابطه شنا می کنند و تو شناگر ماهری هستی که وانمود می کند شنا در سطح آب را دوست دارد و هر از گاهی هم به خیال خودش زیرآبی میرود...
زن ،بام نیست تا برای هواخوری به سراغش بروی "آسمان" است پرواز را بیاموز.....

زندگی

داشتن "علاقه و عشق" یعنی زندگی کردن

زندگی و زندگی کردن زیباست

از این فرصتی که با ما داده شده خوب استفاده کنیم

با من قدم بزن

با من قدم بزن...

من هـــوای تو رو نفش می کشم

لبخند

لبخند برایت نان نمی خرد!!

ولی برایت دلهایی را می خرد!

پس آفرین به دینی که لبخند را عبادتی قرار داده که بخاطر آن محبوب می شویم...