اوکامی

گرگ نوشت ...

اوکامی

گرگ نوشت ...

اوکامی

سکوت را دوست دارم

شاید مرهمی باشد

مرهم برای زخمی که از آن می نالم

دوست دارم همه جا سیاه باشد

من سیاه را دوست دارم

من یک رنگی را دوست دارم

حتی اگر سیاه باشد ;

همیشه سایه بودم

ولی شاید این بار

در این سیاهیُ سکوت

خودم باشم . . .

شاید . . .


ŌKAMI
( 狼 )

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهشت» ثبت شده است

بهشت

دوشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۳۴ ق.ظ


در بھشتی از رویاهایم که خودم ساختم، مشغول بودم. ھر که هم که آمد آتش بیندازد به جان رویاھایم، لبخند زدم و او را شریک لذت ھایم کردم. کسی که فکر میکردم درکم نمیکند، با حرفش مُھر تاییدی زد به لبخندھایم و کسی که از او انتظار نداشتم با حرف ِ به ظاھر خیرخواھانه اش، غارتگرانه لبخندم را ربود. به ھمین راحتی یکی آمد و بھشت ِ روزھایم را جھنم کرد.


اگر نمیتوانیم بهشتی برای دیگران خلق کنیم، لااقل بھشت خلق شدہ ی آن ھا را جھنم نکنیم.