اوکامی

گرگ نوشت ...

اوکامی

گرگ نوشت ...

اوکامی

سکوت را دوست دارم

شاید مرهمی باشد

مرهم برای زخمی که از آن می نالم

دوست دارم همه جا سیاه باشد

من سیاه را دوست دارم

من یک رنگی را دوست دارم

حتی اگر سیاه باشد ;

همیشه سایه بودم

ولی شاید این بار

در این سیاهیُ سکوت

خودم باشم . . .

شاید . . .


ŌKAMI
( 狼 )

آخرین مطالب

۱۵ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

یا علی

پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۴ ب.ظ


خدا با اسم اعظم یا علی گفت

ملک در اولین دم یا علی گفت

عجب سری است در خلقت که از خاک

چو برمی خاست آدم یا علی گفت

عصا در دست موسی اژدها شد

کلیم آنجا مسلم یا علی گفت

مسیحا دم از آن گردید عیسی

که در دامان مریم یا علی گفت

محمد در شب معراج برخاست

به قصد قرب اعظم یا علی گفت

ز لیلایی شنیدم یا علی گفت

به مجنونی رسیدم یا علی گفت

مگر این وادی دارالجنون است

که هر دیوانه دیدم یا علی گفت

چمن با ریزش باران رحمت

دعایی کرد و او هم یا علی گفت

نسیمی غنچه ای را باز می کرد

به گوش غنچه کم کم یا علی گفت

علی را ضربتی کاری نمی شد

گمانم ابن ملجم یا علی گفت

مگر خیبر ز جایش کنده می شد

یقین آنجا علی هم یا علی گفت

بوت

دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۴ ب.ظ


بوت یا همان چکمه های بلند چندسالیست به وفور در ویترین مغازه ها دیده شده و با استقبال خوب مردم مواجه گشته است.

توجه شما را به چند دیالوگی بین خانومی خارجی که به ایران سفر کرده بود با خانومی ایرانی جلب می کنم...

گفتگوی یک زن خارجی سفر کرده به ایران با یک زن ایرانی!

گفت : یعنی این همه زن روسپی تو خیابونای شهر فراوونه ؟!

گفتم: اینقدرا هم که تو میگی خراب نیست؛ چرا همچین حرفی میزنی؟

گفت: مثلا این پوتین ها و کفش های پاشنه بلندی که پوشیدن!
این کفش ها که دخترا پوشیدن توی اروپا مخصوص زنای روسپی هستش و این کفش های پاشنه بلند به نوعی معرف کار اونها هست. این پوتین و کفش ها بخاطر ساختاری که دارن منجر به نوعی طرز راه رفتن میشن که چنین تلقی رو در فرد بیننده ایجاد میکنه.

گفتم: آخه این دخترا که خیلی هاشون چنین نیتی ندارن؛ یا بخاطر زیبایی می پوشن یا بخاطر مد !

گفت: اون مردی که ظاهر این دختر رو میبینه کاری به باطنش نداره و نیت و دل پاک اون دختر براش هیچ اهمیتی نداره. قبل از اینکه صحبتی بین اونا رد و بدل شده باشه، تیپ و ظاهر اون دختر پیام خودش رو رسونده …!

اصلا خود تولید کننده این کفش و پوتین ها کاربری جنسشون رو با اسمی که روش گذاشتن تعیین کردن.

گفتم: مگه این پوتین ها اسم خاصی دارن؟

گفت: F. U. C. K. Me Boots . . . .

ﺁﻏﺎﺯ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﺯِ ﺑﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ...

شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۷ ب.ظ


ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺍﺯ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺑﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ!

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﮑﺮﺍﺭ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻧﮑﺎﺭ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﮑﺮﺍﺭِ ﺍﻧﮑﺎﺭِﻫﻤﯿﻦ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ!

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﻮﺧﺘﻦ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﺎﺧﺘﻦ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﮐﻨﺎﺭِ ﺳﻮﺧﺘﻦِ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ!

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﺎﺧﺘﻦ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺎﺧﺘﻦ نمیﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﺎﺧﺘﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺧﺘﻦِ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ!

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﺣﺴﺎﺱ میﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﺯِ ﺑﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ

ﻭﺍﺳﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭِ ﺍﻧﮑﺎﺭِ ﺩﻝِ ﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ ...!


سلطان طوس

شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۲۱ ب.ظ


جامانده های کرب و بلا را خبر کنید


سلطان طوس خریدارتان شده ست...

کبوتر

جمعه, ۲۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۰ ب.ظ


گٌنبدت ضرب المثل های مرا تغییر داد


هرکه بامش بیش،برفش نه،کبوتر بیشتر...



سالمند

پنجشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۹ ب.ظ


میگفت:

من چهار فرزندم را تنها در اتاقِ منزل کوچکم بزرگ کردم

اکنون آنها ...

در چهار منزل بزرگِ خود برای من یک اتاق کوچک هم ندارند...

آغوش

پنجشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۰ ب.ظ


زنها را باید اهسته در آغوش کشید

آنها در زندگی آنقدر برای رسیدن به

عشق انتظار کشیده اند

که تمام تنهایی های

تن شان ترک برداشته است...

سلامتی پدر

دوشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۲ ب.ظ


سلامتی پدری که ساقی نبود


اما برا سلامتی بچه هاش صبح تا شب عرق میریخت

زخم تبر

دوشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۶ ب.ظ


ما زخم ترین شاخه ی این جنگل خشکیم


تیغ و تبری نیست که ما را نشِناسد !


مترسک تنها

جمعه, ۱۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۳۷ ب.ظ



 اوج تنهایی را زمانی فهمیدم که

مترسک به کلاغ گفت :

هرچقدر دوست داری نوکم بزن ولی "تنهام" نزار